روزگاری شهرام جزایری بزرگترین مفسد اقتصادی در ایران معرفی شد وپرونده او به جنجالی ترین بحثهای دهه 80 تبدیل شد پرونده ای که با بازداشت 50 نفر از شرکای کاری وی آغاز شد وبا افشاگریهای او در دادگاه جذابیت پیدا کرد افشاگریهایی که ترکشش تا مجلسیها وخط قرمز ولایت نیز رفت ولی در همانجا خفه شد ودرپایان با دادگاه غیر علنی وغیابی در سال 85 حکم 14 سال زندان و محرومیت از کار به عنوان مفسد اقتصادی برایش صادر کرد ولی این نیز پایان کار این پرونده جنجالی نبود ،با برکناری وحيد كربلايي آقاملكي قاضي رسيدگي كننده به پروندهي شهرام جزايري، مجتمع امور اقتصادي وحسينزاده قاضي ديگر مربوط به پروندهي مذكور در مجتمع امور اقتصادي وهمچنین رئیس زندان اوین که آخرین قربانیان یا بهتر است بگوییم شریکان دزد ورفیقان قافله بودند این پرونده جنجالی کم کم در بایگانی اذهان جای گرفت
وقتی تنها چند سال بعد صحبت از اختلاص سه هزار میلیاری به میان آمد دیگر آوردن شهرام جزایری به عنوان مفسد اقتصادی بیشتر شبیه یک مزاح مینمود ،پرونده شهرام جزایری تجربه بسیار خوبی برای پرونده اختلاص ها وفسادهای مالی دیگر بود چراکه هیچ اختلاصی یک تنه سرانجامی در پیش ندارد ، بدین ترتیب سه هزار میلیاردی که هیچگاه کش پیدا نکرد ونباید کش پیدا میکرد ،وقتی ولی فقیه تصمیم به کشدار نشدن این پرونده ناچیز شدند حتما مصلحتی در آن دیدند که دیگران یارای دیدن آن را نداشتند
رقم های مالی جا بجا شده ویا جا مانده در سیستم اقتصادی کشور آنچنان جایگاهی در رسانه ها پیدا کردند که به امری طبیعی برای مردم تبدیل شد ودیگر هیچ کسی از شنیدن رقم اختلاص های هزار میلیاری و... چندان متعجب نمیشود ولی اینبار روابط دولت با افرادی که روزی مهره های اینگونه بازیهای سیستماتیک نامیده میشدند به جایی رسیده که علنا در رسانه های ملی نیز از آنها یاد شده وگاها اخبار ویژه ای برای نمود فعالیت آنها در جامعه در نظر گرفته میشود
روند اقتصادی کشور پس از انقلاب جمهوری اسلامی به گونه ای دگرگون شد که اذعان کردن اموال موروثی پیش از انقلاب چندان رقم چشمگیری نمینمود ،چرا که رقم های چشمگیر توسط دولت ونیروهای ذیربط و به فتوای دین به نفع دولت مصادره گردید ، پس داشتن سرمایه ای قابل توجه برای تجارت های گسترده نیز کمی دور از انتظار میباشد ، همه ایرانیان میدانند که شروع کردن تجارت های شخصی بدون داشتن پشتوانه کاری بسیار دشوار ودور از انتظار است وحتی اگر تجارتی پای گیرد پس از مدتی دیوارهای مشخصی برای رشد آن پدیدار میشود اما اینبار دیگر صحبت از اختلاص ومفسد اقتصادی وسه هزار میلیارد ناقابل ودزدیهای یواشکی نیست ، اینبار دزد رفیق قافله وشریک دزد نیست ، اینبار دزد جایگاهی پیدا کرده که خود را سرباز ولایت مینامد و وقتی دوازده نماینده مجلس جمهوری اسلامی درخواست تعقیب پرونده اش را میدهند به راحتی در فضای مجازی خطاب به آنها بیانیه صادر میکند ، او در رسانه های جمهوری اسلامی نمایش میدهد ودر سویی دیگر در تجارت اسلحه شراکت میکند ، معنی ومفهوم مافیا در ایران بیشتر به اشخاصی تعلق داشت که کمی پشت پرده بودند ودر خفا حرکت میکرند ، ولی هم اکنون با حضور بابک زنجانی وتیمش که اینبار یحتمل حمایت شخص ولایت را در پی دارد رنگ حضورافرادی همچون خاوری ها ، جزایری ها وحتی میرکاظمی ها رابرای مردم کمرنگ کرده
این متن سوالی نیست ، نقدی هم نیست چرا که جای نقد ندارد تنها متنی است خبری چرا پس از این میبایست آماده دزدیهایی باشیم که دزانش در رسانه ملی به عنوان میهمان حضور پیدا میکنند با داشتن برچسب ولایت در کشورهمسایه برای شادی دل ملت ایران
با حوریان رقص محلی میکنند ونمایندگان کنجکاو را مورد تمسخر قرار میدهند
پ .ن : اشتباه نکنید شما هم اگر با وام ازدواج 5میلیونی خود تجارتی خدا پسندانه شروع میکردید به اینجا که آقای زنجانی رسیده میرسیدید پس هیچ موقع برای شروع دیر نیست فقط ضامن رو پیدا کنید وچند ماه صبر کنید بقیش خود به خود حله فقط کمی روی
رقص محلیتون کار کنید، آها شوهر ابرویادم رفت ، شوهر ابرو رو هم پیدا کنید گندکاری شد گردن میگیره
رقص محلیتون کار کنید، آها شوهر ابرویادم رفت ، شوهر ابرو رو هم پیدا کنید گندکاری شد گردن میگیره
فریـــاد